۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه

مثل این مردای ایرانی و حسود و به اصطلاح غیرتی* و خاک بر سری شدم که خودشون هر گهی بخوان میخورن ولی پارتنرشون نباید هیچ غلطی بکنه!
من الان دقیقا همون طوریم....
خب نبایدم بکنه!
نمیدونه!
نمیفهمه!
که یه نگاه محبت آمیزش به یه زن دیگه چطوری منو آتیش میزنه!
حتی تصور اینکه زن دیگه ای بتونه اون و ببینه ولی من ازش دور باشم برام محاله!
من با لحنش زندگی میکنم حتی!اینکه چطوری بعضی کلمه ها رو یجوری مخصوص به خودش ادا میکنه.
چطوری میتونه همون طوری که با من حرف میزنه،همونطورم با بقیه حرف بزنه؟!
هیچکسی جز من میتونه اینقد با زیر و بم حرف زدنش و ... زندگی کنه؟؟؟!!!!
من که ازون جور آدماش نیستم که!
روزای خوب من و ندیده؟!
ذوق میکردم از جنتلمن بودنش با بقیه!
من....
من...
فقط این روزا زیادی حالم بده!


*غیرت و حسادت فرقی ندارن البته

هیچ نظری موجود نیست: