۱۳۹۳ اسفند ۲, شنبه

Margaret Keane...

این یکی از بهترین موارد بود که تازه به حقش هم رسید . 
من در همین قرن بیست و یک که الان ملت با فمنیست ها مثل مگس مزاحم رفتار میکنن و قاه قاه میخندن و میگن تو سال هزار و نهصد و خورده ای زنها هیچ حقی نداشتن ولی الان همیشه حق با زنهاست ؛ یک دو جین از این مواردی رو دیدم که برای مثال دخترهایی که خیلی خیلی باهوش هستند و عشق ریاضی نمیتونن حتی رشته ی مورد علاقشون رو انتخاب کنن،چرا ؟!
چون خانواده ای به شدت مذهبی و سنتی دارن که فکر میکنن ریاضی رشته ی دخترونه نیست و برای دخترها آینده نداره یا حتی تجربی و طرف و مجبور میکنن انسانی بخونه ، یا مثلا دختر آخـ.ـوندی رو میشناختم به شدت درس خون و به شدت باهوش که سوم راهنمایی مجبور شد ازدواج کنه و مادرش! مادرش ! فکر میکنید ازش دفاع کرد ؟ نه ! چادرش جلو کشید در مقابل ما و گفت خیلیم باهوش بودااا ولی حاج آقا میگه ازدواج... یا حاج آقای دیگه ای که متوجه وضعیت زنش و بارداری نیست و میگه میخوام نسلم زیاد بشه !!!!
یا خیل زنهایی که حاضر به تحمل یک زندگی گهی و طلاق نگرفتنن و خودشون رو هم خیلی باحال و عاقل میدونن که بخاطر بچشون حاضر به تحمل این شرایط هستن و کسایی رو که جرئت و جربزه ی طلاق گرفتن رو دارن کم عقل و سبک سر میدونن...
یا دختری که تو سن بیست سالگی الان بچه ی دومشم داره و ....
میخوای تا صبح بشینم بنویسم؟!


مسئله اینجاست که بعضیا میخندن ، انکار میکنن ، قبول ندارن ، و ...
صرفا چون جلوی چشمشون نیست و برای خودشون هیچ وقت اتفاق نیفتاده یا بدتر از اون به شکل دلپذیری این مسائل رو بخشی از طبیعت خدا میدونن که خیلیم قشنگه همه چی اینطوری و چقدر خوش میگذره و ما الان خیلی خوشحالیم...
نه فقط تو این مورد!

هیچ نظری موجود نیست: